آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان
|
رنگين كمون
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی* باقلم نقش حبابی برلب دریا کشید
به نام خدایی که خالق عشق است خدا قلب را آفرید و برای آن دو تپش قرار داد،
تپش تن و تپش روح.
تپش تن، تپش قلب بود و تپش روح، عشق، واین" دل "که مرکز خواستن است.
این تمایل میان زمین و آسمان در نوسان است.
اگر به سوی شکم و شهوت گراید زمینی می شود و به سوی خرد و عقل، آسمانی،
وعلامت آسمانی بودن عشق قداست است.
کدام عاشق در چشمان معشوق می تواند نگاه کند !؟ کدام ؟چرا !؟
چون معشوق آسمانیست،سخت است نگاه در نگاه او... زندگی با عشق رنج است و بی عشق مرگ. اما رنج عشق با امید وصال بسیار شیرین و گواراست. عشق را جز با رنج نفروشند.
خدایا!
هدف عاشقی رسیدن به معشوق نیست،
یاری ام کن دریابم هدف،عاشق پیشگیست نه رسیدن به معشوق.
معشوق بهانه است،عشق هدف است |
|||||||||||||||||
![]() |